۳۱ثور ۱۳۹۶ – کابل افغانستان
کمپاین جهانی برای تعلیم و تربیه مرکب از یک گروه متنوع و گسترده از شرکای کاری در سطح جهان میباشد که اعضای آن، در بیش از صد و دوازده کشور، به صدها هزار نهاد و افراد میرسد. حق بهرهمندشدن از تعلیم و تربیه و قدرتی که ناشی از آن میشود دیدگاه مشترکیست که ما را دور هم جمع کرده است. هدف ما اینست که تا سال ۲۰۳۰ شاهد تعلیم و تربیه با کیفیت، عادلانه، فراگیر، مصوون، رایگان، و مادام العمر برای همه در سراسر جهان باشیم. این کمپاین در ۲۰۱۷ تحت عنوان مسوولیت های کاری در قبال چهارمین هدف، اهداف انکشاف پایدار – و سهمگیری مردم راه اندازی شده است که تمرکز بر اهمیت، شفافیت، مسوولیت پذیری و سهمگیری حکومت ها غرض ارایه اجندای SDG4 نقش حیاتی سهمگیری شهروندان در ترتیب پالیسی ها و بررسی فعالیت ها را بهبود خواهد بخشید.
تعلیم و تربیه اساسی ترین مولفه برای نظامهای دیموکراتیک، در یک جامعه قانون مند و مردم سالار به حساب می آید. افغانستان برای رفاه نسل آینده و گذار از منازعه به ثبات و در نهایت به صلح پایدار، نیازمند توجه اعظمی به معارف و معیاری ساختن نظام آموزشی می باشد. با در نظر داشت این اصل چالش ها و راه حل ها در با کیفیت ساختن سیستم آموزشی و معارف کشور را در پنج ساحه ی زیر اینگونه دسته بندی می نمائیم:
چالش:- توجه زیاد بالای تخصیص بودجه و منابع مالی به سکتور نظامی نسبت به انکشاف سکتور معارف، افزایش تهدید ها و حملات بالای معارف به ۱۱۰ درصد نسبت به سال ۲۰۱۳، محروم ماندن تعداد زیاد از واجدان شمولیت به مکاتب در سراسر کشور و تسلط زورمندان بالای نهاد های تعلیمی و تحمیل سلیقه های شخصی شان در امورات.
پیشنهادات:- مکاتب و مراکز تعلیمی باید محافظت گردد. دولت افغانستان و مخالفین دولت باید متعهد گردند که از مکاتب بخاطر پیشبرد اهداف نظامی یا سیاسی استفاده نکنند. افزایش حمایت حکومت بخاطر تطبیق پروگرام های حمایوی مکاتب و دانش آموزان ماننده برنامه سرتاسری مصوونیت مکاتب میتواند از اساسی ترین اقدامات در این زمینه باشد.
چالش:- تخصیص ۳.۷ درصد عواید ناخالص ملی به سکتور معارف، کاهش ۳۵ درصدی بودجه مصارفاتی در برنامه های سواد آموزی در سال ۲۰۱۵، وابسته به دونر بودن وزارت معارف و فساد اداری در ادارات معارف باعث آن شده تا کادرهای مستحق نتوانند جذب شوند و کیفیت نظارت از برنامه ها نیز کاهش یابد.
پیشنهادات:- حمایت های مشخص و درازمدت به سکتور معارف ( از طریق یک میکانیزم واحد و شفاف)، داشتن یک میکانیزم بهتر بخاطر هماهنگی سرتاسری در بخش مصرف کمک ها خارج از بودجه دولتی توسط تمام نهادهای مربوطه، بررسی ANPDF و تمرکز ستراتیژیکی بالای معارف و همچنین انکشاف معارف و سوادآموزی مطابق به برنامه های دارای اولویت به سطح ملی و سهمگیری و سهم دهی فعال جامعه مدنی درسکتور معارف برای نظارت و ارایه مشوره های قابل نیاز.
چالش:- هنوز هم ۳.۵ ملیون طفل واجد شرایط به مکتب از نعمت تعلیم و تربیه محروم میباشند، فقط ۵۹ فیصد دانش آموزان از صنف اول تا ششم درس خوانده میتوانند و تنها ۱۸ فیصد آنان توانایی ادامه تحصیل تا صنف دوازدهم را دارند، و بیش از ۹۵ فیصد اطفال دارای معلولیت و نیازمندی های خاص، دسترسی به تعلیم و تربیه و یا مراکز تعلیمی ندارند.
پیشنهادات:- اطفال محروم از تعلیم و تربیه، باید حمایت گردیده، شامل مکتب شده و توانایی ادامه تحصیل را داشته باشند، وزارت معارف پالیسی شمولیت، محیط و شرایط خوب تعلیم و تربیه را ترتیب نموده، تمرکز بالای کوچی ها، عودت کنندگان، اطفال معلول و اناث را در اولویت قرار داده و پالیسی تعلیم و تربیه مبتنی بر جامعه (CBE) تطبیق نماید و افزایش تعداد معلمین مسلکی اناث در روستاها و نواحی دور دست کشور.
چالش:- افغانستان دارای بالاترین نرخ بیسوادی در منطقه و جهان است، طی سه سال آینده، سالانه به تعداد ۴۰۰ هزار انسان بخاطر اشتغال وارد مارکیت کار خواهند شد، هنوز هم اشتغال فارغین انستیتوت های تخنیکی و مسلکی بسیار به سطح پایین قرار دارد، عدم موجودیت یک نصاب تعلیمی مناسب باعث آن گردیده تا متعلمین نتوانند درست بیاموزند معلمین هم نتوانند نتیجه درست از تدریس بگیرند که این خود باعث پایین آمدن کیفیت در معارف گردیده است و عدم توزیع کتب درسی به وقت معین باعث سکتگی در پروسه تدریس گردیده و برای معلمین هم مشکل ایجاد می نماید.
پیشنهادات :- سرمایه گذاری بیشتر در بخش های تخنیکی و مسلکی، مهارتهای معیشتی و ارتباط بهتر با بازارکار و مارکیت کار جوانان، افزایش ۵۰ فیصدی سوادآموزان از ۵۰۰ هزار به یک ملیون طی ۴ سال آینده (بهبود استندردهای نصاب تعلیمی با در نظر داشت نورم های بین المللی به سطح ملی) و جامعه جهانی باید تطبیق SDG4 (اهداف انکشاف پایدار در بخش تعلیم و تربیه) را در اولویت های کاری خویش قرار دهد.
چالش:- در حال حاضر ۳۳ فیصد معلم اناث در معارف وجود دارد که تعداد کمی از آنان در نواحی دور دست کشور ایفای وظیفه مینمایند،
نورم فعلی معارف، ۱ معلم به ازای هر ۴۵ دانش آموز است، شاگردان طبقه اناث به علت کمبود معلم اناث، کمتر اجازه درس خواندن را دارند، معلمین از نگاه معیشتی یک قشر فقیر جامعه میباشد معاش فعلی آنها قطعاً کافی نیست، مشکل مسکن آنها رفع نگردیده و دولت در این مورد سهل انگاری می کند، نمراتیکه برایشان توزیع گردیده اکثراً قابل بود و باش نمیباشد و از طرف دیگر معلمین توانایی اعمار آنرا نیز ندارند، اکثراً معلمین خصوصاً در مناطق دور دست مسلکی نیستند و شرایط برای شان مساعد نگردیده تا تحصیلات خویش را ادامه دهند سیمینار ها اکثراً بی کیفیت و آموزگاران از توانایی های ضعیف برخوردار اند و این باعث آن میگردد تا معلمین کمتر علاقه گیرند و سیمینار هارا تعقیب نمایند، از نگاه وضیعت معیشتی و حقوقی معلمین در حالت خوبی قرار ندارند امتیازات شان سال به سال از نزد شان گرفته میشود فشار تدریس بالای شان زیاد میشود یک معلم چهار سال قبل در هفته ۲۴ الی ۲۶ ساعت مکلفیت داشت. اما فعلاً در هرهفته تا ۳۰ ساعت تدریس میکند، نورم تعداد شاگردان سال به سال اضافه میشود و فعلاً در حدود ۶۰ نفر شاگرد در هر صنف تدریس می شوند که رسیده گی با این همه شاگردان از توان معلم خارج است، امتیازات نگرانی منطقوی برایشان پرداخته نمی شود معاشات به وقت پرداخته نمی شود خصوصاً در ولایات .
پیشنهادات:- ترتیب یک پلان بخاطر جذب معلمین اناث و ارائه امتیازات تشویقی، تطبیق و ارائه آموزش های داخل خدمت /برنامه های ارتقای ظرفیت کاری، آموزش معلمین باید به سطح ولایتی صورت گیرد، شرایط آسان بخاطر جلب و جذب معلمین اناث ایجاد گردد. تجدید نظر در تعداد شاگردان صنوف مطابق به معیارهای بین المللی باید تعین گردد. ایجاد صنوف معیاری ، لابراتوارها، کتابخانه های مجهز با تکنولوژی معاصر و تنظیم وقت آموزشی در مکاتب، ایجاد فضای مناسب تعلیمی و تربیتی برای شاگردان و تغیر میتود درسی میتواند در تشویق آموزگاران و دانش آموزان مفید واقع گردد.